بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع بحث: « توصیف ایده تالیف کتاب منطق کاربردی »
مساله بحث: روش قدمبهقدم «توصیف» موجّه، تحلیل موجّه، تبیین موجّه، تفسیر موجّه، نقد موجّه، نظریهپردازی موجّه، مدلسازی موجّه چیست؟
فرضیه بحث: (این بحث، از طرحهای آتی موسسه است)
1. علم منطق در وضعیت کنونی و متون فعلی در حوزههای علمیه، صرفا آشنایی با مفاهیم است و سبب ایجاد مهارتهای منطقی نمیشود.
2. ماموریت علم منطق، آموزش روش تفکر صحیح برای تولید فکر است (اعم از تعاریف، تحلیلها، استدلالها و نقدها)؛ لذا متون درسی باید با مباحث روشی (مراحل قدمبهقدم انجام یک کار) و مسائل و تمرینات روشی غنیسازی شوند.
3. گفتارهای روزمره ما، تولید ساختار منطقی ذهن است، ولی بهصورت ناخودآگاه؛ و بههمین دلیل حفرهها و غلطهای احتمالی از چشم مخفی میمانند بالخصوص در سطوحی از ادراک که نیازمند تحلیل و ترکیب و انتزاع مفاهیم زیادی باشد؛ بنابراین علم منطق، که روند قدمبهقدم تفکر صحیح را میآموزد، باید با مباحث «الگوریتمسازی» (تدوین مراحل قدمبهقدم انجام یک کار) و مهارت تبدیل گفتارهای روزمره به گزارههای منطقی غنیسازی شود
4. علم منطق = زیرساخت و ابزارساز برای «روش تحقیق» ، لذا متون درسی منطقی برای کاربردی شدن باید با مباحث روش تحقیق غنیسازی شوند. (انتقال به بحث تفصیلی روش تحقیق)
5. نیاز طلاب حوزههای علمیه و دانشجویان علوم انسانی، در اکثر مسائل علمی، دستیابی به یک دستگاه فکری و مدل معرفتی یا مدل راهبردی یا مدل عملیاتی برای رسیدن به اثر و نتیجه علم در عمل است، لذا متون درسی منطقی باید با مباحث «روش تولید یک دستگاه فکری معرفتی» و «روش تولید مدلهای نظری و عملیاتی» غنیسازی شوند. (انتقال به بحث تفصیلی نظریهپردازی)
6. کتاب منطق کاربردی باید متعلم را به تواناییهای زیر برساند:
- ذهن و فكر و كيفيت توليد و تكثّر افكار را بشناسد و ضرورت تفكر خودآگاه و قدمبهقدم را احساس كند.
- بتواند مفاهيم و تصورات خود و ديگران را بهگونهاي بازسازي كند كه از تصور اجمالي و كلي خارج شده و منشاء تصميم و رفتار شوند.[1]
- «دستگاه فكري» را بشناسد و كيفيت پديد آمدن يك دستگاه فكري را بداند و بتواند با مهندسي معكوس به ذرات بنيادين آن برسد[2] و دستگاه را دوباره بازسازي نمايد.
- بتواند وجود پل و رابطة ميان ذهن و خارج از ذهن را ثابت كند و صدق دستگاه فكري مورد نظر خود را مستدل نمايد.
- توانايي تجزيه و تركيب گفتارهاي روزمره و بالخصوص آيات و روايات به قالبهاي منطقي را داشته باشد و مقدمات مخفي و غيرمذكور در آنها را آشكار سازد و بررسي نمايد.
- توانايي تشخيص و ارائه لوازم منطقي گفتارها و ادعاها را داشته باشد.
- بتواند رابطة منطق و ادبيات را در ضمن دستورزبان نشان دهد.
- بتواند رابطة منطق و قضاياي اعتباري را در ضمن امر و نهيها و خوب و بدهاي روزانه نشان دهد و كيفيت توليد اعتباريات از حقايق را در قالب قياسهاي منطقي ارائه كند.
- بتواند در كوتاهترين مسير، استدلال كند و استدلالهاي متفاوتي براي يك موضوع توليد نمايد.
- بتواند در هنگام مواجه با يك تفكر و ادعاي غلط، نَه فقط مخاطب را ساكت كند بلكه نسبت به اشتباه موجود در تفكرش اقناع نمايد.
- منطق جديد را بشناسد و بتواند علت پيدايش و وجوه تمايز آن با منطق قديم را توضيح دهد و قلمرو اعتبار منطق ارسطويي را در برابر نقدهاي منطق جديد مشخص كند.
- بتواند از منطق احتمالات و منطق فازي در تحليل گزارهها و قضاياي روزمره استفاده كند.
حداقلي قطعي:
بتواند گفتارها را به قالبهاي منطقي تبديل كند و برهان يا مغالطه را استخراج نمايد.
[1] شفافيت و انسجام دو شاخص اصلي «تصورسازيِ كاربردي» هستند؛ مقصود از شفافيت اين است كه جامعيت و مانعيت تعريف بهگونهاي براي مخاطب ملموس شود كه بتواند در مقايسه ميان موارد مشترك،مفهوم مورد نظر را با وجه اختلافش تصور نمايد. و مقصود از انسجام اين است كه جنس و فصل بهكار رفته در تعريف با شبكه مفاهيم پايه در تعارض نباشند.
[2] فهرست بديهيات را تهيه كند و كيفيت توليد گزارهها از بديهيات را درعملكرد ذهنيِ قدمبهقدم نشان دهد.
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
علوم حوزوی ، منطق ، فلسفه علم ، معرفتشناسی ، زبانشناسی ، فلسفه تحلیلی، روششناسی